filter_list موضوعات search جستجو

مروج توحید

person حساب کاربری file_download اپلیکیشن

بریده سخنان

ناله روح تو

کسانی هستند که صدای زجه روح تو را می شنوند، اگر هنوز زنده باشد و رمقی برای نالیدن باشد. ناله ای که گفت به فریادم برس و من را نجات بده، آن روح الله، آن نور الله، آن وجه الله که دفن شده است اگر هنوز زنده باشد و رمقی مانده باشد. رستاخیز تو برپا می شود. وقتی خودت را در یک خود جدید یافتی، وقتی خودت را در یک خود روحانی دیدی، وقتی که خودت را در یک خود نورانی دیدی بدان که رستاخیز تو به پا شده است. تو دیگر راست خیز شدی ! اکنون تو چیز دیگری شده ای. اینک تو انسان شدی.

ای بنده من

چشم های تو نسبت به آن برقی که از چهره می تابد کور است. گوش تو از آن پیامهایی که از رخ دوست می‌آید کَر است. باد صبا هیچ نسیمی از بوی چهره بر مشام تو نیاورده است. در یک شبی که همه خواب هستند و تو بیدار هستی گوش تیز کن ببین آیا می شنوی؟ بیدار باش و خلوتی برای خودت داشته باش تا شاید شبی از این شبها، نزدیکهای اذان صبح گوش کنی و بو بکشی و در شبهای متوالی کوش تیز کنی مانند صیادی که به کمین شکار است و بلعخره شبی صدای او را خواهی شنید که می گوید ای بنده من…

من هم هستم

وظیفه تو این است کاری کنی تا تو را بپسندند و شکار کنند. انسان هایی که قدرت دارند که به عمق وجود خودشان بروند و روحشان را آزاد کنند، حق ندارند غیر این کنند. کاری کن تا تو هم شکار شوی. کاری کن تا آن صیادان عالم غیب تو را بپسندند و شکار کنند. خودت را عرضه کن در دام های آنها که این خوب در دام افتادنیست. کاری کن تا در کمند ایشان بیافتی، کاری کن تا شکار آن خوش چشمان عالم غیب شوی. شبها که تور می اندازند تو هم بیدار باش و قدم بزن و خودت را در معرض تور آنها قرار بده و بگو که من هم هستم…

اگر شبیه عالم شدی، شبیه خدا شدی

انسان از راه شبیه شدن به عالم می تواند به خدا برسد. زمانی می توانی به عالم شبیه شوی که صفات این عالم را در خودت پیاده کنی و خودت را مانند عالم آفرینش متعادل کنی. اگر موجودی توانست تعادل و هماهنگی خودش را با کل عالم حفظ کند، همانگونه که عالم آفرینش به سوی او در حرکت است، آن موجود نیز در سیر الی الله قرار می‌ گیرد. اگر انسان بتواند خودش را در تعادل با این عالم حفظ کند، این انسان همراه عالم به سوی او خواهد رفت. به بهشت رفتن جاری شدن در رودخانه هستی است.

تو باید بهشتی شوی

درب این جهنم وجود باید گذاشته شود. هیچ گونه خروشی نداشته باشی، اخلاق آتشین از تو سر نزند، لهیب آتش از وجود تو بیرون نزند. اهل جهنم دعوا دارند با همدیگر، آدمی که دعوا می کند حتما در درون خودش یک جهنمی هست. هر بد اخلاقی از جهنم درون تو بیرون می آید. بهشت سلام است و سلام است. اگر عبادت تو توانست وجود تو را بهشتی کند خوشحال باش …

با کریمان کارها دشوار نیست

نگو ما را نمی ‌پذیرد ، نگو من کجا و او کجا ! می پذیرد تو را، فقط بنشین با او عرض نیاز کن و بهش بگو الهی به مستان می خانه ات، به عقل آفرینان دیوانه ات، به عزلت نشینان صحرای درد، به ناخن کبودان شب های سرد. بگو خدایا به جان خراباتیان این هستی پوسیده را از من بگیر، بگو خدایا قسم به آنهایی که دیوانه اند ولی عقل آفرین هستند.

نیست شو

زمین من گنجایش من را ندارد، آسمان من گنجایش من را ندارد،قلب تو گنجایش حضور من را دارد. به شرط اینکه در قلب تو ، خود تو نباشی. اگر تو باشی او نمی آید، غیر نباید در خانه باشد. خانه او قلب تو است. اگر نگاه کند به قلب تو و ببیند که خانه از غیر خالی کرده ای ، می آید ، حتما می آید. باید این من، را از قلب خودت بیرون کنی و نیست شوی و این کار تو نیست ! تو نمی توانی این کار را بکنی ! این کار تو نیست ! کسی باید بیاید و به آتش بکشد، کسی که خودش آتش باشد.

برای نور آمدی

اگر در این دنیا به آن نور الهی دست پیدا نکنی، در قیامت هم از آن نور بهره ای نخواهی داشت. باید روزنه‌ ای ایجاد کنی و این روزنه ایجاد نمی شود مگر اینکه بنای وجود خودت را تخریب کنی و عرفان علم تخریب است. در خانه ای تاریک مبلمان و لوازم خانه آوردن حرکت را برای تو سخت تر می کند. اول چراغی روشن کن در خانه خودت. مادامی که در منطقه ظلمت وجود خودت زندگی می کنی هر علم یا عمل تو فقط بر تاریکی وجود تو می افزاید. باید به منطقه نور خودت وارد شوی…

ابدیت خود را می‌سازیم

آیا می دانی آن روح الهی تو در زیر کوه سنگین من مجازی مرده است ؟! آن روح الهی تو هم نیاز دارد، او هم غذایی نیاز دارد، آیا فکری برای غذای روحت کرده ای ؟! غذای روح تو نور است، عذای روح تو حکمت است. آیا به این فکر کرده ای که من باید روح خودم را هم سیر کنم و اصل من همان روح من است. چند سال دیگر باید زندگی کنی ؟! بیست سال ؟ صد سال ؟ هزار سال ؟ یک میلیون سال ؟ یک میلیارد سال ؟! تو تا ابد هستی و برای ابد باید زندگی کنی. آیا برای ابدیت خودت فکری کرده ای ؟!