چشم های تو نسبت به آن برقی که از چهره می تابد کور است. گوش تو از آن پیامهایی که از رخ دوست میآید کَر است. باد صبا هیچ نسیمی از بوی چهره بر مشام تو نیاورده است. در یک شبی که همه خواب هستند و تو بیدار هستی گوش تیز کن ببین آیا می شنوی؟ بیدار باش و خلوتی برای خودت داشته باش تا شاید شبی از این شبها، نزدیکهای اذان صبح گوش کنی و بو بکشی و در شبهای متوالی کوش تیز کنی مانند صیادی که به کمین شکار است و بلعخره شبی صدای او را خواهی شنید که می گوید ای بنده من…
چشم های تو نسبت به آن برقی که از چهره می تابد کور است. گوش تو از آن پیامهایی که از رخ دوست میآید کَر است. باد صبا هیچ نسیمی از بوی چهره بر مشام تو نیاورده است. در یک شبی که همه خواب هستند و تو بیدار هستی گوش تیز کن ببین آیا می […]
چشم های تو نسبت به آن برقی که از چهره می تابد کور است. گوش تو از آن پیامهایی که از رخ دوست میآید کَر است. باد صبا هیچ نسیمی از بوی چهره بر مشام تو نیاورده است. در یک شبی که همه خواب هستند و تو بیدار هستی گوش تیز کن ببین آیا می […]
چشم های تو نسبت به آن برقی که از چهره می تابد کور است. گوش تو از آن پیامهایی که از رخ دوست میآید کَر است. باد صبا هیچ نسیمی از بوی چهره بر مشام تو نیاورده است. در یک شبی که همه خواب هستند و تو بیدار هستی گوش تیز کن ببین آیا می شنوی؟ بیدار باش و خلوتی برای خودت داشته باش تا شاید شبی از این شبها، نزدیکهای اذان صبح گوش کنی و بو بکشی و در شبهای متوالی کوش تیز کنی مانند صیادی که به کمین شکار است و بلعخره شبی صدای او را خواهی شنید که می گوید ای بنده من…
دیدگاهِ شما
keyboard_arrow_down