همه پیام ها دست اوست
یک نیمه شبی او بیاید با تو حرف بزند
بیاید به اتاق خلوت تو و با تو حرف بزند
تا او پیامش را به تو ندهد هیچ نصیب نداری
آتش بزند تو را، از این جهنم سرد نجات پیدا کنی
قسمت هایی از جهنم سرد است ! یخ است ! آتش است این بانگ نای و نیست باد، هر که این آتش ندارد نیست باد. نوای آن نی را فقط او شنید و ماموریت رساندن آن پیام برای بعضی خاصان با او شد. ماموریت دارد که آن حرف ها را به گوش دل اهلش برساند. بگوید از آن نی چه شنیدست و آتش بزند به وجود انسان. هنوز هم او در حال اجرای آن ماموریت است. آن خبر را به گوش اهلش می رساند. پیام دست اوست. ما مردمانی محروم هستیم از پیام اصلی ! فقط گوش او شنید در آن تاریکی شب و در آن خلوت بیابان که هیچ نامحرمی آنجا نبود. فقط خودش بود و بس ! برو و کسی را پیدا کن که آن پیام را شنیده باشد …
همه پیام ها دست اوست یک نیمه شبی او بیاید با تو حرف بزند بیاید به اتاق خلوت تو و با تو حرف بزند تا او پیامش را به تو ندهد هیچ نصیب نداری آتش بزند تو را، از این جهنم سرد نجات پیدا کنی قسمت هایی از جهنم سرد است ! یخ است ! […]
همه پیام ها دست اوست یک نیمه شبی او بیاید با تو حرف بزند بیاید به اتاق خلوت تو و با تو حرف بزند تا او پیامش را به تو ندهد هیچ نصیب نداری آتش بزند تو را، از این جهنم سرد نجات پیدا کنی قسمت هایی از جهنم سرد است ! یخ است ! […]
همه پیام ها دست اوست
یک نیمه شبی او بیاید با تو حرف بزند
بیاید به اتاق خلوت تو و با تو حرف بزند
تا او پیامش را به تو ندهد هیچ نصیب نداری
آتش بزند تو را، از این جهنم سرد نجات پیدا کنی
قسمت هایی از جهنم سرد است ! یخ است ! آتش است این بانگ نای و نیست باد، هر که این آتش ندارد نیست باد. نوای آن نی را فقط او شنید و ماموریت رساندن آن پیام برای بعضی خاصان با او شد. ماموریت دارد که آن حرف ها را به گوش دل اهلش برساند. بگوید از آن نی چه شنیدست و آتش بزند به وجود انسان. هنوز هم او در حال اجرای آن ماموریت است. آن خبر را به گوش اهلش می رساند. پیام دست اوست. ما مردمانی محروم هستیم از پیام اصلی ! فقط گوش او شنید در آن تاریکی شب و در آن خلوت بیابان که هیچ نامحرمی آنجا نبود. فقط خودش بود و بس ! برو و کسی را پیدا کن که آن پیام را شنیده باشد …
دیدگاهِ شما
keyboard_arrow_down