پیغمبر اسلام ۲ قول صقیل داشت. دیگر انبیا یک قول صقیل داشتند که همان لاالهالاالله است. قول صقیل دوم پیغمبر اسلام همان لاهوالاهو است. وحدت وجود. یک وجود واحد در عالم هست. پس از اتمام نبوت دور ولایت آغاز میشود. ولایت او در ۱۳ نفر جلوه ظهور پیدا میکند و آن اسراری که در ۲۳ سال نبوت نگفته بودند در این دوران حدود ۶۰ سال ولایت برای بعضی از خواص میگویند و این اسرار را توسط ولایت و اولیای خودش برای برخی مردم می آورند.
بنابراین مساله ولایت یکی از مهمترین مسائل اسلام است که گرچه در ظاهر توسط مردم توجه می شود ولی در واقع نه کسی می داند ولایت چیست و نه به آن عمل میکند. مردم می گویند ما را به ولایت ائمه بمیران و …
ولی در واقع معنی این حرف را نمی دانند !
امام صادق : دین و اصل دین مردی است. این مرد یقین است، ایمان است و او امام امتش است. هر کس که این مرد را بشناسد او خدا را شناخته است و هر کس که او را انکار کند او خدا را و دین خدا را انکار کرده است ، و هر کس که نسبت به او جهل دارد، نسبت به خدا جهل دارد. و خداوند شناخته نمیشود و دینش شناخته نمیشود و شرایع دین شناخته نمیشود مگر با شناخت آن مرد.
آن مرد آنقدر به مقام یقین رسیده است که به او نگاه میکنی گویی او خودش یقین است ! به این آدم که نگاه میکنی به یقین نگاه کردی. به این آدم که نگاه میکنی به ایمان نگاه کردی. یعنی این انسان با سِرّ خودش و با اون منطقه اسمائی خودش به یقین و ایمان رسیده است. همه معرفت و دین داری انسان مربوط به شناخت و معرفت آن مرد است. آن مردی که او ایمان است و او یقین است. و کلمه رجل منظور اون جنس مذکر نیست. هر کس که به این مقام یقین و ایمان رسیده است که وقتی به این آدم نگاه کنی گویی سراسر وجودش یقین است. سراسر وجودش ایمان است. چنین آدمی :
حضرت علی: اگر همه پرده ها از جلوی چشم من برداشته شوند بر یقین من افزوده نمیشود !
عبارت امام که در این حدیث آمده است یک مصداق اکمل دارد که همان امام زمان است که در هر زمان یکی بوده است و اکنون هم وجود مقدس امام زمان (ع) هستند.
پس به هر دوری ولیی قائم است
مصداق اکمل آن مرد می شود امام امتش. یک وقت امام است برای همه امت اسلامی و یک وقت امام است برای گروهی و عدهای. اون فرد اکمل در یک دورهای حضرت علی بودند و امام حسن بودند و امام حسین بودند و …
و افرادی که ایشان از اولیای این امام هستند. مثل جناب کمیل که از اصحاب خاص حضرت علی بودند. یا در زمان غیبت افرادی مثل جنید بغدادی و امثال ایشان بوده اند.
اینکه آیت الله قاضی می فرمایند «اگر کسی نصف عمرش را صرف کند تا به کسی دسترسی پیدا کند» واقعا همین مطلب است. من میگویم اگر همه عمرش را صرف کند تا آن مرد را پیدا کند. حالا به امام زمان دسترسی نیست کاری نداریم اما بلعخره زمین که از حجت خدا خالی نیست و اولیای خدا هستند روی زمین. اولیایی که ایشان پنهان هستند. شاید در یک روستایی در یک جای دور افتادهای بتوانی او را پیدا کنی. اولیای خدا آشکار نیستند. اولیای خدا معمولا پنهان هستند.
ما به خدا دسترسی نداریم که مشاهده اش کنیم. ما به امام زمان دسترسی نداریم، اما به آن مرد اگر بخت یار باشیم میتوانیم دسترسی پیدا کنیم. اون مردی که اگر انسان ایشان را ببیند امام را دیده است و خدا را دیده است.
چرا میگویند نگاه کردن به روی عالم خودش عبادت است !؟ منظور همین رجل است.
اینکه میفرماید علمای امت من برترند از انبیای بنی اسرائیل معنیاش همین است.
معرفت خدا معرفت همین رجل است. ایشان را پیدا کن و بشناس.
دین داری اصلا شناخت همین رجل است. معرفت خدا همین است.
ان الدين و اصل الدين هو رجل وذلك الرجل هو اليقين وهو الايمان
اگر به این رجل نگاه کردین به ایمان نگاه کردین. این انسان از اون مرتبه تقییدی وجود خودش گذشته است و به آن مرتبه اطلاقی وجود خودش رسیده است که در آن منطقه اطلاقی محل ملاقات انسان با خداست. بنابراین وقتی به وجود این شخص نگاه کنی یک وجود طبیعی نمی بینی، یک وجود متعقل نمی بینی، یک وجود روحانی نمی بینی حتی یک وجود اسمائی نمی بینی، او را فقط وجود می بینی. وجود مطلق بدون هیچ قید و هیچ تعیین میبینی.
برای همین رسول خدا می فرمایند: امروز من دینم را بر شما تکمیل کردم !
یعنی چی امروز دین را کامل کردم ؟! مگر دین پیامبر اسلام در آن ۲۳ سال نبوتشان ناقص بود که می فرمایند امروز دین را کامل کردیم ؟! سِرّ اینکه می فرمایند امروز دین شما را کامل کردم یعنی امروز اون رجل رسید. امروز اون رجل معرفی شد به عالم. اون رجل علی ابن ابی طالب است، اون رجل حسن ابن علی است، اون رجل فاطمه زهراست، اون رجل زینب کبری ست اون رجل رقیه است و اون رجل فاطمه معصومه است و حسین ابن علی است و …
و کسانی که ایشان در سیر قلبی خودشان رسیدند به قلب این ۱۳ نفر مثل سلمان،کمیل، مقداد، جابر جوفی و …
یعنی از حالا به بعد دور اولیا شروع شد …
یعنی اگر تا حالا دور نبوت بود، از زمان حضرت آدم انبیا می آمدند، از حالا به بعد اولیا می آیند، دور دور اولیاست.
درست است که در زمان امام محمد باقر این امام رجل است ولی جابر جوفی هم رجل است.
دینداری این نیست که آدم برود مغازهاش، یا ادارهاش کسب و کارش را بکند و پشت میزش بنشیند و دین دار هم باشد. نه محال ممکن است ! اصلا امکان ندارد چنین چیزی ! باید راه بیافتد. باید اون عصای آهنی را به دست بگیرد و کفش آهنی بپوشد و راه بیافتد برود و آن مرد را پیدا کند.
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست
ما در این فضای تاریک زندان زندگی میکنیم. این دنیا زندان تاریکی است ولی عادت کردهایم به زندگی در این زندان تاریک و نمی فهمیم و کار دین این است که روزنهای در این زندان تاریک ایجاد کند.
دوزخ است آن خانه کان بی روزنست کار دین ای خواجه روزن کردنست
این خانه تاریک که روزنهای ندارد، یعنی از عالم طبیعت خودمان به عالم نورانیت خودمان روزنهای باز نشده است. آنهایی که رفتند و این روزنه را باز کردند دستشان آبله فرسود شده است.
دست بیدار دلان آبله فرسوده شدست تا از این خانه تاریک دری یافتهاند
از بس دست به دیوار کشیدند تا یک راهی به نور پیدا کنند دستشان همه پر از آبله شد. تا توانستند یک جایی را پیدا کنند که از اینجا اگر کمی تخریب کنیم می توانیم روزنهای باز کنیم و به عالم نور برسیم.
باید راه بیافتی بروی بگردی و آن مرد را پیدا کنی و اگر انسان خوشبختی بودی و بخت با تو یار بود و توانستی آن رجل را پیدا کنی حالا تازه مساله بعدی این است که بتوانی در کنار او صبر کنی و همراه او بروی و این نیازمند یک توفیق ازلی است.
حضرت موسی رفت و آن رجل را پیدا کرد، از خداوند درباره او بسیار خوب شنیده بود و گفت باید بروم و پیدایش کنم. رفت و او را پیدا کرد و بعد جناب خضر به او گفت : تو استطاعت اینکه با من صبر کنی را نداری ! بعد از پیغمبر ما موسی بزرگترین پیغمبر است ولی به او گفت تو قدرت صبر کردن با من را نداری ! موسی با او رفت و اون ماجراها پیش آمد و آخرش هم خضر به او گفت دیدی که صبر نداری و بهتر است از هم جدا شویم ! تازه آدم بگردد اون رجل را هم پیدا کند باز قدرت صبر داشته باشد و بتواند همراه او برود بسیار مهم است.
یک بنده خدایی با حضرت خضر دیداری کرده بود و به او گفته بود تو من را همراه خودت ببر من مثل حضرت موسی اعتراضی نمی کنم ! حضرت خضر هم لبخندی زده بود و گفته بود که از امت پیغمبر اسلام، همین هم شایسته است که اعتراض نکند !
اینکه فرمود : علمای امت من افضل از انبیای بنی اسرائیل هستند همین است.
اصل دین مردی است ! اصل دین نماز نیست، اصل دین روزه نیست. منافقین هم نماز می خواندند برای اینکه به صف مومنان وارد شوند. خوارج در ظاهر به آن رجل رسیدند، با علی بودند، اما گفتند علی باید توبه کند چون با معاویه صلح کرده است ! علی را امر به معروف می کردند ! ایشان به آن رجل نرسیدند ! اگر چه در ظاهر در کنار آن حضرت بودند ولی به او نرسیدند !
مرحوم امام فرمودند : اگر شما عرفان را قبول ندارید و عرفا را قبول ندارید حداقل انکارشان نکنید !
همش دور می زند روی انسان، همش دور میزند روی یک موجود حیّ، دین روی این دور میزند، ملاک دین انسان حیّ است. انسانی که به سرچشمه حیات رسیده باشد. به اسم الحیّ رسیده باشد. به اسم النور رسیده باشد.
قدر را میخواهی درک کنی؟ آن انسانی که خودش شبقدر است را بیاب !
شما برو نصف عمرت را هم صرف کن و چنین انسانی را پیدا کن و دیگه کار تمام است. در لحظه مرگ و سر بالین او را پیدا کنی کار تمام است. دین بر مبنای یک انسان حیّ دور می زند حالا یا بر مبنای اون فرد اکمل که امام است و یا اولیای ایشان. ما که به خدا و به امام دسترسی نداریم که ببینیم ولی به الگوی کوچکترشان می توانیم دسترسی پیدا کنیم که آن رجل است.
شما وقتی ماکت یک شهر را نگاه کنی با کلیت اون شهر آشنایی پیدا می کنی. چندتا خیابان اصلی دارد، چندتا خیابان فرعی دارد، چند تا مسجد دارد و … همه معرفت را نسبت به شهر پیدا می کنی. اون ماکت را نگاه کن گویی کل شهر را دیدهای.
دین و اصل دین مردی است. این مرد همان یقین است، همان ایمان است. شما به آن مرد معرفت پیدا کن، به امام معرفت پیدا کردی، به خدا معرفت پیدا کردی.
باید آن مرد را پیدا کنی ! پیغمبر اسلام ۲ قول صقیل داشت. دیگر انبیا یک قول صقیل داشتند که همان لاالهالاالله است. قول صقیل دوم پیغمبر اسلام همان لاهوالاهو است. وحدت وجود. یک وجود واحد در عالم هست. پس از اتمام نبوت دور ولایت آغاز میشود. ولایت او در ۱۳ نفر جلوه ظهور پیدا […]
باید آن مرد را پیدا کنی ! پیغمبر اسلام ۲ قول صقیل داشت. دیگر انبیا یک قول صقیل داشتند که همان لاالهالاالله است. قول صقیل دوم پیغمبر اسلام همان لاهوالاهو است. وحدت وجود. یک وجود واحد در عالم هست. پس از اتمام نبوت دور ولایت آغاز میشود. ولایت او در ۱۳ نفر جلوه ظهور پیدا […]
پیغمبر اسلام ۲ قول صقیل داشت. دیگر انبیا یک قول صقیل داشتند که همان لاالهالاالله است. قول صقیل دوم پیغمبر اسلام همان لاهوالاهو است. وحدت وجود. یک وجود واحد در عالم هست. پس از اتمام نبوت دور ولایت آغاز میشود. ولایت او در ۱۳ نفر جلوه ظهور پیدا میکند و آن اسراری که در ۲۳ سال نبوت نگفته بودند در این دوران حدود ۶۰ سال ولایت برای بعضی از خواص میگویند و این اسرار را توسط ولایت و اولیای خودش برای برخی مردم می آورند.
بنابراین مساله ولایت یکی از مهمترین مسائل اسلام است که گرچه در ظاهر توسط مردم توجه می شود ولی در واقع نه کسی می داند ولایت چیست و نه به آن عمل میکند. مردم می گویند ما را به ولایت ائمه بمیران و …
ولی در واقع معنی این حرف را نمی دانند !
امام صادق : دین و اصل دین مردی است. این مرد یقین است، ایمان است و او امام امتش است. هر کس که این مرد را بشناسد او خدا را شناخته است و هر کس که او را انکار کند او خدا را و دین خدا را انکار کرده است ، و هر کس که نسبت به او جهل دارد، نسبت به خدا جهل دارد. و خداوند شناخته نمیشود و دینش شناخته نمیشود و شرایع دین شناخته نمیشود مگر با شناخت آن مرد.
آن مرد آنقدر به مقام یقین رسیده است که به او نگاه میکنی گویی او خودش یقین است ! به این آدم که نگاه میکنی به یقین نگاه کردی. به این آدم که نگاه میکنی به ایمان نگاه کردی. یعنی این انسان با سِرّ خودش و با اون منطقه اسمائی خودش به یقین و ایمان رسیده است. همه معرفت و دین داری انسان مربوط به شناخت و معرفت آن مرد است. آن مردی که او ایمان است و او یقین است. و کلمه رجل منظور اون جنس مذکر نیست. هر کس که به این مقام یقین و ایمان رسیده است که وقتی به این آدم نگاه کنی گویی سراسر وجودش یقین است. سراسر وجودش ایمان است. چنین آدمی :
حضرت علی: اگر همه پرده ها از جلوی چشم من برداشته شوند بر یقین من افزوده نمیشود !
عبارت امام که در این حدیث آمده است یک مصداق اکمل دارد که همان امام زمان است که در هر زمان یکی بوده است و اکنون هم وجود مقدس امام زمان (ع) هستند.
پس به هر دوری ولیی قائم است
مصداق اکمل آن مرد می شود امام امتش. یک وقت امام است برای همه امت اسلامی و یک وقت امام است برای گروهی و عدهای. اون فرد اکمل در یک دورهای حضرت علی بودند و امام حسن بودند و امام حسین بودند و …
و افرادی که ایشان از اولیای این امام هستند. مثل جناب کمیل که از اصحاب خاص حضرت علی بودند. یا در زمان غیبت افرادی مثل جنید بغدادی و امثال ایشان بوده اند.
اینکه آیت الله قاضی می فرمایند «اگر کسی نصف عمرش را صرف کند تا به کسی دسترسی پیدا کند» واقعا همین مطلب است. من میگویم اگر همه عمرش را صرف کند تا آن مرد را پیدا کند. حالا به امام زمان دسترسی نیست کاری نداریم اما بلعخره زمین که از حجت خدا خالی نیست و اولیای خدا هستند روی زمین. اولیایی که ایشان پنهان هستند. شاید در یک روستایی در یک جای دور افتادهای بتوانی او را پیدا کنی. اولیای خدا آشکار نیستند. اولیای خدا معمولا پنهان هستند.
ما به خدا دسترسی نداریم که مشاهده اش کنیم. ما به امام زمان دسترسی نداریم، اما به آن مرد اگر بخت یار باشیم میتوانیم دسترسی پیدا کنیم. اون مردی که اگر انسان ایشان را ببیند امام را دیده است و خدا را دیده است.
چرا میگویند نگاه کردن به روی عالم خودش عبادت است !؟ منظور همین رجل است.
اینکه میفرماید علمای امت من برترند از انبیای بنی اسرائیل معنیاش همین است.
معرفت خدا معرفت همین رجل است. ایشان را پیدا کن و بشناس.
دین داری اصلا شناخت همین رجل است. معرفت خدا همین است.
ان الدين و اصل الدين هو رجل وذلك الرجل هو اليقين وهو الايمان
اگر به این رجل نگاه کردین به ایمان نگاه کردین. این انسان از اون مرتبه تقییدی وجود خودش گذشته است و به آن مرتبه اطلاقی وجود خودش رسیده است که در آن منطقه اطلاقی محل ملاقات انسان با خداست. بنابراین وقتی به وجود این شخص نگاه کنی یک وجود طبیعی نمی بینی، یک وجود متعقل نمی بینی، یک وجود روحانی نمی بینی حتی یک وجود اسمائی نمی بینی، او را فقط وجود می بینی. وجود مطلق بدون هیچ قید و هیچ تعیین میبینی.
برای همین رسول خدا می فرمایند: امروز من دینم را بر شما تکمیل کردم !
یعنی چی امروز دین را کامل کردم ؟! مگر دین پیامبر اسلام در آن ۲۳ سال نبوتشان ناقص بود که می فرمایند امروز دین را کامل کردیم ؟! سِرّ اینکه می فرمایند امروز دین شما را کامل کردم یعنی امروز اون رجل رسید. امروز اون رجل معرفی شد به عالم. اون رجل علی ابن ابی طالب است، اون رجل حسن ابن علی است، اون رجل فاطمه زهراست، اون رجل زینب کبری ست اون رجل رقیه است و اون رجل فاطمه معصومه است و حسین ابن علی است و …
و کسانی که ایشان در سیر قلبی خودشان رسیدند به قلب این ۱۳ نفر مثل سلمان،کمیل، مقداد، جابر جوفی و …
یعنی از حالا به بعد دور اولیا شروع شد …
یعنی اگر تا حالا دور نبوت بود، از زمان حضرت آدم انبیا می آمدند، از حالا به بعد اولیا می آیند، دور دور اولیاست.
درست است که در زمان امام محمد باقر این امام رجل است ولی جابر جوفی هم رجل است.
دینداری این نیست که آدم برود مغازهاش، یا ادارهاش کسب و کارش را بکند و پشت میزش بنشیند و دین دار هم باشد. نه محال ممکن است ! اصلا امکان ندارد چنین چیزی ! باید راه بیافتد. باید اون عصای آهنی را به دست بگیرد و کفش آهنی بپوشد و راه بیافتد برود و آن مرد را پیدا کند.
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست
ما در این فضای تاریک زندان زندگی میکنیم. این دنیا زندان تاریکی است ولی عادت کردهایم به زندگی در این زندان تاریک و نمی فهمیم و کار دین این است که روزنهای در این زندان تاریک ایجاد کند.
دوزخ است آن خانه کان بی روزنست کار دین ای خواجه روزن کردنست
این خانه تاریک که روزنهای ندارد، یعنی از عالم طبیعت خودمان به عالم نورانیت خودمان روزنهای باز نشده است. آنهایی که رفتند و این روزنه را باز کردند دستشان آبله فرسود شده است.
دست بیدار دلان آبله فرسوده شدست تا از این خانه تاریک دری یافتهاند
از بس دست به دیوار کشیدند تا یک راهی به نور پیدا کنند دستشان همه پر از آبله شد. تا توانستند یک جایی را پیدا کنند که از اینجا اگر کمی تخریب کنیم می توانیم روزنهای باز کنیم و به عالم نور برسیم.
باید راه بیافتی بروی بگردی و آن مرد را پیدا کنی و اگر انسان خوشبختی بودی و بخت با تو یار بود و توانستی آن رجل را پیدا کنی حالا تازه مساله بعدی این است که بتوانی در کنار او صبر کنی و همراه او بروی و این نیازمند یک توفیق ازلی است.
حضرت موسی رفت و آن رجل را پیدا کرد، از خداوند درباره او بسیار خوب شنیده بود و گفت باید بروم و پیدایش کنم. رفت و او را پیدا کرد و بعد جناب خضر به او گفت : تو استطاعت اینکه با من صبر کنی را نداری ! بعد از پیغمبر ما موسی بزرگترین پیغمبر است ولی به او گفت تو قدرت صبر کردن با من را نداری ! موسی با او رفت و اون ماجراها پیش آمد و آخرش هم خضر به او گفت دیدی که صبر نداری و بهتر است از هم جدا شویم ! تازه آدم بگردد اون رجل را هم پیدا کند باز قدرت صبر داشته باشد و بتواند همراه او برود بسیار مهم است.
یک بنده خدایی با حضرت خضر دیداری کرده بود و به او گفته بود تو من را همراه خودت ببر من مثل حضرت موسی اعتراضی نمی کنم ! حضرت خضر هم لبخندی زده بود و گفته بود که از امت پیغمبر اسلام، همین هم شایسته است که اعتراض نکند !
اینکه فرمود : علمای امت من افضل از انبیای بنی اسرائیل هستند همین است.
اصل دین مردی است ! اصل دین نماز نیست، اصل دین روزه نیست. منافقین هم نماز می خواندند برای اینکه به صف مومنان وارد شوند. خوارج در ظاهر به آن رجل رسیدند، با علی بودند، اما گفتند علی باید توبه کند چون با معاویه صلح کرده است ! علی را امر به معروف می کردند ! ایشان به آن رجل نرسیدند ! اگر چه در ظاهر در کنار آن حضرت بودند ولی به او نرسیدند !
مرحوم امام فرمودند : اگر شما عرفان را قبول ندارید و عرفا را قبول ندارید حداقل انکارشان نکنید !
همش دور می زند روی انسان، همش دور میزند روی یک موجود حیّ، دین روی این دور میزند، ملاک دین انسان حیّ است. انسانی که به سرچشمه حیات رسیده باشد. به اسم الحیّ رسیده باشد. به اسم النور رسیده باشد.
قدر را میخواهی درک کنی؟ آن انسانی که خودش شبقدر است را بیاب !
شما برو نصف عمرت را هم صرف کن و چنین انسانی را پیدا کن و دیگه کار تمام است. در لحظه مرگ و سر بالین او را پیدا کنی کار تمام است. دین بر مبنای یک انسان حیّ دور می زند حالا یا بر مبنای اون فرد اکمل که امام است و یا اولیای ایشان. ما که به خدا و به امام دسترسی نداریم که ببینیم ولی به الگوی کوچکترشان می توانیم دسترسی پیدا کنیم که آن رجل است.
شما وقتی ماکت یک شهر را نگاه کنی با کلیت اون شهر آشنایی پیدا می کنی. چندتا خیابان اصلی دارد، چندتا خیابان فرعی دارد، چند تا مسجد دارد و … همه معرفت را نسبت به شهر پیدا می کنی. اون ماکت را نگاه کن گویی کل شهر را دیدهای.
دین و اصل دین مردی است. این مرد همان یقین است، همان ایمان است. شما به آن مرد معرفت پیدا کن، به امام معرفت پیدا کردی، به خدا معرفت پیدا کردی.
آفرين بروح پاك وروشناءى دل مباركت